از نگاه توست که
فشار احساس بالا می رود.. و
زمین زیر پای خیالم سست می شود.. تا
سرگیجه بگیرم در آرزوی سقوط روی آغوشت...
قرص لبانت را،
زیر زبانم بگذار بانو..
و با دست هایت فشار جنونم را بگیر،
پیش از آنکه کار این شعر، به سکته برسد..
نظرات شما عزیزان:
تکه یخی که عاشق ابر عذاب می شود
سر قرار عاشقی همیشه آب می شود
به چشم فرش زیر پا سقف که مبتلا شود
روز وصالشان کسی خانه خراب می شود
کنار قله های غم نخوان برای سنگ ها
کوه که بغض می کند سنگ ، مذاب می شود
باغ پر از گلی که شب به آسمان نظر کند
صبح به دیگ می رود ؛ غنچه گلاب می شود
چه کرده ای تو با دلم که از تو پیش دیگران
گلایه هم که می کنم شعر حساب می شود
کاظم بهمنی
سر قرار عاشقی همیشه آب می شود
به چشم فرش زیر پا سقف که مبتلا شود
روز وصالشان کسی خانه خراب می شود
کنار قله های غم نخوان برای سنگ ها
کوه که بغض می کند سنگ ، مذاب می شود
باغ پر از گلی که شب به آسمان نظر کند
صبح به دیگ می رود ؛ غنچه گلاب می شود
چه کرده ای تو با دلم که از تو پیش دیگران
گلایه هم که می کنم شعر حساب می شود
کاظم بهمنی
.: Weblog Themes By Pichak :.